زندان

ساخت وبلاگ

من اسیرم اسیر زندانم

چه کسی باور دارد

زندگیست نام زندانم

در درون وحشت این زندان

پای و دست من زنجیر است

اه ندانم به جرم چه گنهی

گردنم بر دار تقدیر است

بهر ان که نپرسم از جرمم

بر زبانم قفل تفسیر است

وه که بر جرم زندگی هر روز

این تنم سپرده بر تیغ تقدیر است

در درون تنهایی این زندان

نفسی می اید بهر  کندن جان

از تنی زخمی رنجور و پریش

و در گلو ناله هایی  از یاران

در پشت میله های این زندان

غم یار است که با من یار است

گر چه این  وفا یاری هم

بهر من از سر ازار است

چه کسی بقین باور دارد

بهر امدن در این زندان

پدرم مرا راهی کرد

بهر اوردنم در این بند

مادرم هم همراهی کرد

وان گه یک شب عریان و گریان

دست بی رحم تاریخ و زمان

راهیم کرد سوی این زندان

اری اری زندگیست مرا زندان

 

اشک عاشق...
ما را در سایت اشک عاشق دنبال می کنید

برچسب : زندان زنان,زندان اوین,زندان,زندان به انگلیسی,زندان رجایی شهر,زندان زنان خارجی,زندان زنان امریکا,زندان زنان امریکایی,زندانیان,زندان قصر, نویسنده : matash0ashka بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 7:06