گنه کارم که با خویش تن بس نامهربانی کرده ام
دلم را حبس در سینه و غافل از هر هم زبانی کرده ام
هر که آمد چو بلل که در بهاران می شتابد سوی گل بر طرف من
بس جفا در حق او و بی وفایی از سر ناپختگی و خشت خامی کرده ام
اشک عاشق...برچسب : نویسنده : matash0ashka بازدید : 147