عشق بی انتها

ساخت وبلاگ

شب است و من و رهی بی انتها

رهی که نیست انتها معلوم  سوی کجا

من  افتان و خیزان در این ره، رهروم

 چه سریست که میکشاند در این ره مرا

رهی که پایانش یا غروق دریا میشوم

یا که  پر میکشم  چون نور سوی خدا

خاص عشق است این ره ای جان من

مقصدش نا معلوم و انرا نیست انتها

هر که در این ره افتد و راهی شود

بس بباید سر کشدپیمانه و جام بلا

یکدم از غم باید هم دم ساقی شود

گاه دیگر سوی الله شود دست به دعا

هر که در اتش عشق افتد ای نازنین

هرگز از داغ فراغ نگردد جانش رها

دوش با لیلی در خواب مستانه شدم

امد این نکته به گوش از پیک صبا

گوش کن نیما و مستی کن تمام

تا که گردی مغروق در عشق خدا

+ نوشته شده در  شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 18:28&nbsp توسط نیما مردانی  | 
اشک عاشق...
ما را در سایت اشک عاشق دنبال می کنید

برچسب : انتها, نویسنده : matash0ashka بازدید : 110 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 18:20